چرا سطوح دسترسی متفاوت به اینترنت را دوست ندارم؟ آیا یوتیوب برای پزشکان، دانشگاهیان و ژرونالیست ها، آزاد می گردد؟
به گزارش آیان کتاب، در تایید شنیده ها، شایعات و اخبار قبلی، امروز در توییت جالبی، آرش کریم بیگی، مدیر عامل شاتل موبایل، شنیده هایش را بازتاب داد که مطابق آن، احتمال آزاد شدن دسترسی به یوتیوب برای دانشگاهیان، اساتید و پزشکان وجود دارد.
از وبسایت ویکی پدیا دیدن نمایید.
این توییت در تایید سخنان پیشین دبیر شورای عالی فضای مجازی کشور است که اسفند سال 99 صحبت از وی پی ان ملی برای دسترسی متفاوت برای گروه های مختلف خبرنگار، پزشک، دانشجو و اعضای حوزه های علمیه نموده بودند.
قبلا خودم در توییتی به شوخی نوشته بودم که با توجه به اینکه خبرنگاران و ژرونالیست آنلاین هستم، ایا این احتمال وجود دارد که میزان برطرف فیلتر برای من دوبل حساب گردد؟!
شاید بعضی با شنیدن این خبر، شادمان شوند و همین را نشانه یک گشایش و تفکر عقلانی تر بپندارند. آخر چه اشکالی دارد که دست کم آدم های تاثیرگذار جامعه دسترسی آزاد به یوتیوب و توییتر داشته باشند؟ این طوری می توانند به سرعت ویدئوهای علمی یا خبری مورد احتیاج خود را ببینند و در خصوص آنها اظهار نظر نمایند و مقالات بهتری بنویسند.
من نیز بدم نمی آید که شخصا تحولی رخ بدهد و آزادانه به بعضی سرویس ها دسترسی داشته باشم. اما از آن سو، این امر حس و حال خوبی در من ایجاد نمی کند.
این یعنی طبقه بندی ارزشی آحاد جامعه و تصور اینکه من پزشک رجحانی نسبت به یک دانش آموز دبیرستانی، خانم خانه دار، صاحب یک فروشگاه کوچک، جوان بیکار، آموزگار دبستان یا راننده تاکسی دارم.
پس به سرعت آن چند ثانیه شادمانی ام، از بین می رود. حس می کنم که این اقشار چه نگاهی به منی می اندازند که فرضا با شادمانی از دسترسی آزاد خودم می گویم.
از سوی دیگر آیا واقعا به صرف داشتن یک عنوان علمی، سطحی از تحصیلات یا شغل خاص، کاربری من بهتر و والاتر شخص دیگری می گردد؟
آیا اصلا ما حق داریم که کاربری ها را درجه بندی کنیم؟ فرضا اگر یک تک بلاگر، به جز ویدئوهای مربوط به فناوری و آنباکس گجت ها و خبرنگاران به جز ویدئوهای پزشکی، برود موزیک ویدئو ببیند، سطح کاربری نازل تری داشته است؟
اصلا نگاه ما به سرگرمی در اینترنت باید نگاهی شماتت آمیز باشد؟
آیا لایه بندی دسترسی به اینترنت، موجب ایجاد مقدمه یک شکاف بین طبقاتی، بدبینی و ترویج جو حسد و بغض نخواهد شد.
از همه مهم تر آیا این لایه بندی و سطح دسترسی در تضاد با آرمان اینترنت که آزادی گردش اطلاعات برای همگان است، نخواهد بود؟
این فرایند جدید همراه با فرایند قدیمی تری که باعث شد قیمت و سرعت دسترسی ما به محتواهای سرورهای فرنگی، متفاوت از محتواهای داخلی باشد یا همان فرایندی که سبب شده کاربران هزینه یک دوم در هنگام مرور محتوای بعضی سایت ها بپردازند، منجر به یک ترجیح عجیب در اینترنت می گردد.
و جالب است که همین امر حتی از نظر سیاست های مورد نظر خود مسئولان محترم هم در میان مدت یا بلندمدت، نتیجه معکوسی خواهد داشت. چرا؟
چون کاربری که سابق بر این اطلاعات را از سایت های خبری معتبرتر و شناسنامه تری دریافت می کرد، حالا با توجه به دشواری باز کردن صفحات وب، تصمیم می گیرد فقط به اطلاعات پیج ها و کانال های شبکه های اجتماعی، بسنده کند و این محیط مناسبی می گردد برای رشد تحلیل های افراطی و چه بسا فیک نیوزها.
کلا ذات و روح اینترنت بر ایجاد شبکه تنگاتنگ و کلافه ای از صفحات، بدون هیچ ترجیح تاکید دارد. پس عملا توییتر یا یوتیوبی که در آن همسایه و صاحب سوپرمارکت سرکوچه ام، نتواند آن را ببینید، برای من هیچ لذتی ندارد.
البته نگاهی به تاریخچه اخبار نشان می دهد که دست کم از 4 سال پیش چنین وعده هایی وجود داشته و تا کنون نتیجه عملی دربرنداشته است.
منبع: یک پزشک