آینده زنان تهرانی روشن است
به گزارش آیان کتاب، جمعیت زنان و دختران تهرانی بالغ بر 5میلیون نفر است و همه آن ها موضوعی برای مراجعه به حوزه امور بانوان شهرداری تهران دارند. این مصاحبه مربوط به شماره 149 ماهنامه خانواده به تاریخ اردیبهشت 1402 است. این گزارش اردیبهشت 1402 در مجله خبرنگاران خانواده منتشر شده است.
خبرنگاران- زهرا کریمی: بنابراین می گردد گفت مریم اردبیلی، کسی که مدیریت امور بانوان شهرداری تهران را به عهده دارد، در واقع باید بیشتر از نیمی از ساکنین تهران را زیر پر و بال خود بگیرد. این بانوی جوان چهل وهشت ساله، متأهل و مادر پنج فرزند است. او در دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی تهران درس خوانده و علاوه بر دکترای طبابت، دکترای رشته آینده پژوهی هم دارد. خانم اردبیلی از آبان ماه 1400 روی کرسی مدیرکلی امور بانوان نشسته است و روزهای شلوغ و پرانرژی ای را می گذراند. با او درباره زنان، طرح های شهرداری برای زنان و چالش هایی که مادران کارمند تجربه می نمایند، صحبت کردیم.
خانم اردبیلی شما پزشک هستید. چه مسیری را طی نموده اید تا به این جایگاه برسید؟
بله من پزشکی خوانده ام اما از اوایل دوره دانشجویی در حیطه موضوعات فرهنگی و اجتماعی در تشکل های مردمی و غیردولتی فعالیت داشتم و بیشتر مقالات، سخنرانی ها و مناظره های من در باب موضوعات مربوط به زنان و خانواده بوده است.
تا به حال کار طبابت هم انجام داده اید؟
بله. بعد از انتها دوره تحصیلات پزشکی، در مرکز تحقیقات کبد شیراز مشغول به کار شدم و مدتی به عنوان پزشک مشغول بودم. اما بعد از آن چون فعالیت زیادی در حیطه بانوان در استان فارس داشتم، به استاندار آن استان برای سمت مدیر کل و مشاور امور بانوان معرفی شدم و از سال 84 به مدت 5 سال در این سمت کار کردم و تعدادی از پروژه های زنان و خانواده در سطح شیراز و کل استان فارس در این دوره رخ داد.
حتی برخی از پروژه های این دوره مثل طرح آفاق، و روییدن و شکفتن به عنوان پروژه های نمونه به سمت و سوی اجرا در مقایس ملی سوق پیدا کرد. من همزمان با این فعالیت ها، حیطه های تحقیقاتی مورد علاقه ام را دنبال کردم و در یک دوره ای هم مدیر مرکز تحقیقات گوارش کبد استان فارس شدم. همینطور مدتی قایم مقام فرهنگی دانشگاه علوم پزشکی استان شیراز بودم.
ظاهرا در این میان شما رشته آینده پژوهی هم خوانده اید؟
بله. با توجه به علاقه ای که به رشته آینده پژوهی داشتم در این رشته مشغول به تحصیل در تهران شدم و طی این مدت در شوراهای راهبردی و اتاق فکر اسناد ملی همکاری می کردم. وقتی دوره تحصیلم به انتها رسید به عنوان هیات علمی دانشگاه قم آغاز به کار کردم و بعد در مرکز پژوهشی مجلس در گروه آینده پژوهی و کمیسیون تخصصی مجلس مشاور شدم.
در نهایت در دوره مدیریت دکتر زاکانی در شهرداری تهران، سمت مشاور شهردار و مدیر کل امور بانوان شهرداری تهران را به من پیشنهاد دادند و من به علت علاقه ای که به این حوزه داشتم و جای کاری که وجود داشت، کار در حوزه زنان و خانواده را فرصت دانستم و در این سمت مشغول به کار شدم.
به عنوان یک زن، مدیریت خانه و همزمان داشتن مسئولیتی در جایگاه مدیر سخت نیست؟
همین الان در شهرداری تهران تعداد زیادی پرسنل خانم داریم که هر کدام به مدل خودشان این تلفیق، انعطاف و هم افزایی را توانسته اند در زندگی شخصی و اجتماعی خودشان محقق نمایند. حتماً در مقاطعی دشواری ها و سختی هایی را به همراه دارد کما اینکه هیچ موفقیتی بدون سختی و چالش به دست نمی آید. اما ارزشمند است. همه زنان جامعه ما این توان و پتانسیل را دارند که هم در پی شکوفایی فردی در زمینه تحصیل، مهارت آموزی و هر فعالیت و حرفه ای دارند باشند و هم در جایگاه مادری، همسری، خواهری، دختری و ... در کنار خانواده بدرخشند.
این ارزشمند است که پویا عمل نمایند و خدماتی را به جامعه ارائه بدهند و بتوانند یک رشد در این زمینه با کنش مسئولانه رقم بزنند. در کنار این کوشش فردی، جامعه باید نسبت به زنان هوشیار عمل کند و باید به این باور از زنان برسد که آن ها می توانند ترکیب های زیبا و هم افزا از نقش های متنوعی را خلق نمایند. این باور معنی اش این است که باید برای آن ها در خانواده، اجتماع و محیط کاری انعطاف عمل بیشتریایجاد گردد.
شما 5 فرزند دارید. چون موضوع ما زنان است، کمی از دخترانتان بگویید.
بله. من پنج فرزند دارم که سه تا از آن ها دخترند و برایم باعث افتخار است که مادر آن ها هستم. اتفاقاً دخترهای فعالی هم دارم. برایم جالب است که دختر کوچک ترم که دبستانی است در همین سن به خوبی توانسته جایگاه خوبی در خانه، در دبستان و بین اقوام به نمایش بگذارد. البته دو دختر دیگرم هم که دانشجو هستند، بسیار فعال و پرکوشش در رسیدن به اهداف زندگی شان هستند. انگیزه های زیادی دارند و معتقدم نسل بعد ما بهتر از ما عمل خواهند کرد.
با مشغله های کاری ای که در شهرداری تهران دارید، چقدر امکان بودن در کنار خانواده را دارید؟ زمان هایی که در خانه هستید چطور می گذرد؟
معمولاً در ایام و مناسبت هایی که تعطیل کاری هستند، اوقات فراغت بیشتری دارم و همه سعی ام را می کنم که در خانه و کنار بچه ها و همسرم باشم. در چنین وقت هایی با خانواده یا مشغول تماشای فیلم هستم یا درباره موضوعی به بحث و گفتگو می پردازیم. برخی وقت ها هم درباره اتفاقاتی که برای هر کدام از ما طی روز اتفاق افتاده صحبت می کنیم یا در حال برنامه ریزی برای مهمانی هایمان هستیم. اما برای من برترین لحظه در خانه زمانی هست که با هر سه دخترم در آشپزخانه مشغول آشپزی هستیم.
ایام نوروز در خانه ما فقط درخواست آشپزی مامان پز مطرح بود و من هم سعی کردم درخواست بچه ها را اجابت کنم. در کل بچه هایم درک خوبی از مسئولیت های مادرشان در خارج از خانه دارند. آن ها هم مثل همه بچه ها دوست دارند ما همواره در کنار هم باشیم، اما خوب پذیرفته اند که اگر مادرشان به غیر از خانه داری مشغول کار دیگری است، حتماً آن کار ارزش بالایی دارد. از آن طرف من هر ساعت از شبانه روز که به خانه برسم یک سری از تجارب همان روز را با آن ها به اشتراک می گذارم؛ به عنوان مثال امروز این رخ داد یا این خانم همچین حرفی زد، همچین کاری نموده ایم. یک سری از تجارب اجمالی را بازگو می کنم تا جنس کار و شرایط کاری بیرون از منزل درباره مادرشان را درک نمایند.
آن ها خوب این را می دانند که اگر پیش آن ها نیستم در حال پیگیری یک کار مهم هستم و دوباره پیش هم جمع خواهیم بود و همین موارد فضای خانوادگی را شیرین می نماید. گاهی پیش آمده که از کار اداره خسته ام، اما هیچ وقت این خستگی را در خانه بروز نداده ام و یا خستگی خانه را به اداره نبرده ام. خستگی ها، سختی ها و تنش ها همواره هست، اما به نظرم در کنار هم می توانیم آن ها را به شیرینی تبدیل کنیم.
همسرتان در مسیر موفقیت های اجتماعی شما چه نقشی داشته است؟
همسرم از ابتدای ازدواج تا به امروز در همه مراحل زندگی همراه من بوده. ما با هم خاطرات زیادی از دوران تحصیل، سال های دانشجویی، فرزندآوری و در حیطه کار داریم. سال اول دانشگاه، دختری هیجده ساله بودم که با همسرم آشنا شدم و نزدیک به سی سال با او زندگی مشترک موفقی را پشت سر گذاشته ایم. او به من اعتماد کرد و هر لحظه مشوقم در همه امور بود و هر مرحله از زندگی اگر پیشرفتی برای من حاصل شد او با خرسندی مرا همراهی کرد و حامی شد. این نوع تعاملی که بین من و همسرم بود در فضای خانواده تسری پیدا نموده و اثر خوبی در تربیت بچه هام گذاشته است.
خانه داری شما را قبول دارد؟
بله و البته گاهی اهل خانواده دوست داریم همسرم آشپزی کند، چون دستپخت خوبی دارد. اگر روزی کارم طول بکشد، مطمئنم که خودش و بچه ها گرسنه نمی مانند.
شما اصولاً زن شادی هستید؟ این نحوه زندگی روی روحیه شما چه اثری داشته است؟
بله شادم. چون از مدل زندگی ام رضایت دارم. شادی هر زنی بستگی به عوامل متعدد دارد، اما شاه کلید این شاد بودن در وجود خود زنان نهفته شده است. برای اینکه این رضایت در من مانا بماند، سعی می کنم روزهای زندگی ام هیچ وقت مثل هم نباشد و تنوع داشته باشد.
هر چند که شرایط کاری و شرایط خانوادگی ام ترکیب پیچیده ای ایجاد نموده است و به گونه ای نیست که بتوانم برنامه ریزی مشخصی برای هر روز داشته باشم، اما هر روزی که از خواب بیدار می شوم، ذوق و انرژی عجیبی دارم. چون می دانم خیلی کارها برای به انجام رساندن دارم و این به زندگی ام معنا می دهد. برای همین همواره در حال پیگیری موارد متعدد هستم تا آن ها را به انتها برسانم. این کارها مجموعه ای از رتق وفتق کارهای منزل تا کارهای علمی در فضای دانشگاهی و مسئولیت های کاری ام در شهرداری تهران هستند.
هر خانمی در کشور ما زندگی می نماید حقش است با چنین ذوق و شوقی روزش را آغاز کند. اگر کاری برای او در خانه یا در اجتماع تعریف شده باید برای آن ذوق و شوق داشته باشد. هیچ روزش بی هدف آغاز نگردد و انتهای نداشته باشد که کسل گردد. زنان از تکرار و زندگی با مدل تکراری خسته و دلمرده می شوند. زندگی آن ها و خانواده شان تحت شعاع این موضوع مهم است. زنی که هیجان، شوق و کوشش برای هر هدفی دارد، خودش شاد است و فضای خانواده و جامعه را هم تحت تأثیر قرار می دهد.
زنان ما اگر روح زنده و امیدواری داشته باشند، خانواده های شادی خواهیم داشت. به خاطر همین عقیده دارم که خانم ها نباید در چارچوب و تنگنا قرار بگیرند و نباید برای آن ها باید و نباید تعریف کنیم و بگوییم حتماً برای زندگی باید از الگوی خاصی پیروی نمایند. بلکه باید به زنان اجازه خلق و سازندگی بدهیم. به نظرم زندگی زنانه، زندگی سختی است چون زنان نقش های متنوع در جایگاه های مختلفی به عهده دارند که عمیقاً درگیر آن می شوند.
مردها هم نقش های متعددی دارند؛ مرد هم در جایگاه پدر، بردار، همسر و فرزند وظایف متعددی دارد. اما زنان به خاطر سرشتی که دارند در تک تک جایگاه هایشان توجه عمیقی به نقش خود دارند. بنابراین اگر بخواهیم برای زنان انتخاب کنیم که یا در جامعه باشند یا در خانه، این انتخاب چندان مناسب احوال زنان جامعه امروزی نیست. هر چند هنوز یک سری از خانم ها برای خودشان یا برخی آقایان برای زنان چنین انتخاب هایی دارند، اما نباید فراموش کنیم که زنان می توانند در اوج و قله ها باشند؛ وقتی مدل زندگی خودشان را خودشان خلق نمایند.
مسئولیت شما در شهرداری تهران با زنان گره خورده است. کار با زنان و برای زنان چگونه است؟
یکی از نعمت هایی که در حوزه بانوان شهرداری تهران نصیب ما شده، وجود مدیران و کارشناسان با ذوق و انگیزه است. هر یک از آن ها در حوزه ای که مشغول هستند، جدای از وظایف و تکالیف کارمندی ای که دارند، انرژی و زمان زیادی صرف مسئولیتشان می نمایند. همکاران من هر زمان و در هر جای شهر که یک کار خوب را برای بانوان تهرانی رقم می زنند، خودشان بیشتر ذوق زده می شوند و این فقط به خاطر موفقیت کاری نیست. آن ها از اینکه به عنوان یک زن توانسته اند به جامعه زنان یاریی نمایند، خرسند می شوند.
به نظرم حوزه کاری ما با همه ویژگی های خاصی که دارد، منحصربه فرد است. جمعی که ما با آن ها در امور بانوان سروکار داریم فرق دارد. این جمع شامل گروه زنان نیازمند با حمایت شغلی، معیشتی و آموزشی است. بنابراین همه ما در کوشش هستیم بتوانیم زیرساخت و امکان های لازم را برای رفع مسائل آن ها مهیا و زمینه بروز خلاقیت را ایجاد کنیم.
یک روز کاری شما چطور می گذرد؟
از وقتی که پا در محل کار می گذارم به طور جدی این اشتیاق را دارم تا برای تک تک بانوان شهرم اقدامی مفید و سازنده انجام بدهم. سعی می کنم مسئله زنان تهران را از دریچه نگاه خودشان به آن نگاه کنم تا بتوانم درک کنم که چه مسئله ای دارند و سپس با یاری خودشان دنبال راهکار می روم. همواره از من سوال می گردد با مسائل زنان در شهر تهران چه می کنی؟ برای پاسخ به این سوال باید بگویم که معتقدم زنان خودشان حلال مسائل خودشان در شهر تهران هستند و در عرصه های ایده پردازی، نوآوری و... می توانند راهکارهای ماندگاری داشته باشند. از این جهت چاره ای نیست جز اینکه حل مسایل بزرگ آنها با رویکرد توجه به توان، انگیزه، انرژی و قدرت آنها عاملیت پیدا کند.
در محل کار چه چیزی فکر شما را به خودش مشغول می نماید؟
مسئله ای که خیلی فکرم را به خودش مشغول می نماید این است که شاهد رنج معیشتی، آسیب های اجتماعی و محرومیت های فرهنگی بانوان در مرکز هستم. در این جایگاه همه هم و غم من این است که برای رفع کردن مسائل کوشش کنم اما از طرفی هم غصه می خورم که چرا نظام اولویت ها و حساسیت های برخی دختران و زنان تغییر نموده و از وجود ارزشمند خودشان غافل شده اند. برای حل این مسئله با تغییر نگاه بانوان نسبت به خودشان و ارزش هایی که در جامعه دارند می توان اقدامات خوبی انجام داد.
آینده زنان تهران را چه رنگی می بینید؟
پیش از اینکه چنین مسئولیتی در حوزه بانوان تهران به عهده بگیرم با شناختی که از دور نسبت به تهران و زنانش داشتم، از آن ها یک رنگ خنثی در نظرم بود. اما وقتی مشغول به پژوهش در این حوزه شدم، روز به روز این رنگ روشن تر و اثرگذارتر شد. الان که در شهرداری کار می کنم و درگیر محله ها و مسائل ریز و درشت یا توانمندی و فرصت های بانوان هستم یک جور دیگر زنان شهر را دوست دارم. زنان امروز امیدوارند و کسی که امید داشته باشد می تواند با عشق اتفاق های خوب برای خودش، خانواده اش و جامعه اش رقم بزند. الان آینده زنان تهرانی را آبی روشن می بینم رنگی که آرامش بخش است.
منبع: همشهری آنلاین